بهار آمد کمی بهتر بگردم
به غور باستان بیشتر بگردم
اگر خواهد خداوند توانگر
به خواست ایزد داور بگردم
«کاسی» و «پوزهلیچ» و «کندیوال» را
نشسته با سر موتر بگردم
«منار» و «سنگبار» و «خواجهی غار»
«صوفک» را تا «ملِک عنتر» بگردم
«بهاری» چون بهارستان سبز است
تمامش را به چشم سر بگردم
به غلمین از بهارش میوه چینم
که مرغابرا ز خشک و تر بگردم
کنم یادی از آن یاران «غارم»
اول «رخنه»، سپس «چنبر» بگردم
زمین «تسرقی» سرسبز و خرم
ز پای تسرقی تا سر بگردم
بلاتشبیه «قیاغک» چون بهشت است
به دور چشمهی کوثر بگردم
«کتارسم» را به نخلستان سبزش
«کیچک»را تا تهی«سنگر» بگردم
«چپری» را یکی دو روز جمعه
ز سر تا خانههای «جر1» بگردم
بهار «صادسیاه» بسکه قشنگ است
تاسف گر کمی کمتر بگرد
دلم مایه به «مدرسه» درآیم
پیتو2 را با مع نیسر3 بگردم
ز «بادگاه» خاطرات سبز دارم
«نَیَک» تا «لیسهی انور» بگردم
به «زرتلی» شفا است «خواجهی جوش»
به کان گنج و کان زر بگردم
ز فیروزکوه، روم سوی دولینه
تولک و شینکوت و ساغر بگردم
جهان تیوره جانبخش باشد
«نیلی» و «زرنی» و «چاردر» بگردم
ز شهرک تا به سرجنگل، دو سه روز
به چارسده روز دیگر بگردم
به دولتیار اگر پنچر شود تایر
او را با تایرک پنچر بگردم
تنورِ تاق و بازار دهمرده
با آن دوست خوبم یاور بگردم
برَوم «خربید» هوای تازه گیرم
«شینیه» را خود «شرشر» بگردم
گروهی از همه دوستان یکدل
سراسر با همین لشکر بگردم
خلاصه هرچه رفته است از یاد
بگو تا با تن بیپر بگردم
محمدنصیر توکلی – 20/21391
نکته: تمام کلمات «بگردم» در آخر ابیات به معنی تفریح و گشتن است. و اسم تمام قریه ها بین قوس ناخونک «» قرار داده شده.
1- خانه های جر: قریهیی است در انتهای چپری به نام « جرک»
2- پیتو: زمینی که مقابل آفتاب برآمد و طلوع آفتاب قرار دارد.
3- نیسر: زمینی که مقابل پیتو باشد.